این منطقه را گرجیها و قبل از ظهور اسلام بنیاد نهادند و یکی از کهنترین شهرهای جنوب خراسان محسوب شده که در منابع تاریخی ازآن با نامهای خسف، خسب، خوسف یاد شده است(مولف ناشناخته کتاب ” حدود العالم من المشرق الی المغرب” که در سال 379 ه.ق تالیف شده از خوسف به عنوان خسب یاد کرده ).
حمد الله مستوفی در سال 740 هجری در کتاب نزهه القلوب ازخوسف به عنوان معظمات بلاد قهستان یاد کرده ودرباره ی آن چنین می گوید: “خوسف شهر کوچکی است و چند موضع توابع دارد و آب آن از رودخانه باشد ودیها را آب از کاریز باشد و در آنجا همه نوع انتفاعی حاصل آید”.
حافظ ابرو در مورد تعداد دهات و مزارع و موقعیت شهر خوسف چنین بیان می دارد: بیست قریه و صد مزرعه از توابع خوسف است که بر کنار بیابان است و بر آن طرف بیابان حدود کرمان است.
این منطقه بیشتر استراحتگاه تجار مختلف بویژه منزلگاهی برای بازرگانان گرجی در مسیر تجارت به هند بود. از آن جمله میتوان به قبایل خودسیانی، خوسفیانی و خوسفی دراین منطقه اشاره نمود. قبایل یاد شده که تجارت پارچه، پیشه آنان بود از منطقه سوخومی در شمال غرب گرجستان، که بخشی از ایران محسوب میشد، به قصد تجارت پارچه از مسیر ایران قصد سفر به کشمیر هندوستان را داشتند. این کاروان بزرگ تجاری گرجی پس از ترک منطقه سوخومی در شمال غربی گرجستان امروزی و عبور از آذربایجان از مسیر آستارا، رشت وارد سرزمین طبرستان شدند. و از این طریق پس از گذشت روزهای متوالی وارد سرزمین خراسان بزرگ شده تا اینکه به منطقه بیرجند در جنوب خراسان رسیدند. و چند صباحی را طبق معمول در کاروانسرای تجاری خود استراحت نمودند. هنگام عبور از مرز امروزی ایران و افغانستان در حوالی نهبندان در آن منطقه بین راهزنان و آنان جنگی در گرفت و بخش عمدهای از اموال آنها به تاراج رفت. تعداد از آنان کشته شدند و برخی نیز گریختند. بازماندگان این قبایل توسط گرجیهای خوسف در جنوب بیرجند پناه داده شدند و لی پس از مدت کوتاهی همزمان با انعقاد پیمان نامه گلستان سرنوشت این قبایل به گونه دیگری رقم خورد و امکان بازگشت به گرجستان برایشان مهیا نشد. بازماندگان این کاروان بناچار در همان منطقه ساکن شدند و سعی در رونق مجدد پیشه خود نمودند. افرادی از این کاروان مدتها بعد با عبور از ناحیه کرمان و چاه بهار به بمبئی مهاجرت نمودند و به کمک پارسیان هند شغل خود را تقویت نمودند. تعداد کمی از افراد در خوسف ماندگار شدند که همین تعداد قلیل در زمان شوکتالملک حاکم وقت بیرجند بطور محترمانه مورد حمایت وی واقع شدند و بعدها به دعوت حاکم طبس برای امور بازرگانی به طبس دعوت شدند (قبائلی که بعدها خوسفی، خوسفیان، آریامنش و طاهریان شهرت یافتند). مهاجرین طی سالهای ۱۲۸۰ هجری خورشیدی تا کنون به مناطقی از جمله، طبس، کرمان، یزد و اصفهان کوچ کردند.
وجه تسمیه
در لغت نامه دهخدا نام خوسف (خوس اف و یا خودس اف) (نام منطقهای در جنوب بیرجند) ریشه در زبان گرجی دارد. اینکه خوسف چه زمانی به این نام نامیده شد واقعاً معلوم نیست ولی اساساً این منطقه را گرجیها و پیش از ظهور اسلام بنیاد نهادند. و بیشتر از آنچه امروز مورد توجه قرار گرفته از نظر اقتصادی و تجاری مورد توجه تجار و بازرگانان قرار داشت و از خوسف به عنوان یک کاروان سرای تجاری نام برده میشد.